حکایت سنگسار مشتاق علیشاه (داستان کامل علی شاه)
نام: گنبد مشتاقیه یا بنای سه گنبدان
کاربری: مقبره
دیرینگی: دوره ی قاجار
وضعیت ثبت: در سال ۱۳۴۵ در فهرست آثار ملی ایران به شماره ۵۲۵ ثبت شد
آدرس آرامگاه مشتاق علی شاه: کرمان – میدان شهداء(مشتاق) ابتدای خیابان هفده شهریور.
مدت زمان بازدید: نیم ساعت
آرامگاه مشتاق علیشاه(بنای سه گنبدان)
جایی که امروزه مشتاق علیشاه در آن دفن است آرامگاه مشتاقیه نام دارد، ابتدا به نیت تدفین میرزا حسین خان راینی که یکی از حاکمان کرمان دوره زندیه و جد سادات بنام میرحسینی راینی بوده است.
نام آرامگاه مشتاقیه برگرفته از داستان مشتاق و دفن او در این مکان است.
در ارامگاه مشتاق علیشاه سه گنبد وجود دارد که در واقع هر کدام از این گنبدها مربوط به یک مقبره است. دو گنبد با تزیین کاشیکاری که یکی متعلق به مقبرهی مشتاق علیشاه و دیگری متعلق به مقبرهی کوثر علیشاه همدانی است. گنبد آجری در این آرامگاه نیز متعلق به شیخ اسماعیل هراتی است.
البته کاشیکاریهای دو گنبد مذکور از ابتدای ساخت آرامگاه وجود نداشتهاند و در دورههای بعد نصب شدهاند، ولی گنبد آجری از ابتدای ساخت در زمان قاجاریه به همین شکل بوده است.
تورهای یک روزه کرمان، گشت شهری و اطراف کرمان (اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید).
مشتاق علیشاه که بود؟
میرزا محمد تربتی معروف به مشتاق علیشاه، جوانی خوش سیما و برازنده که از مریدان نزدیک شاه نعمت الله ولی در ماهان بود.
مشتاق علیشاه هنرمندی شوریده که هم شعر می سرود و هم سه تار را با مهارت می نواخت (نوازنده سه تار، سیم چهارم را مشتاق علیشاه ابداع کرد به سیم چهارم و سیم مشتاق شهرت دارد).
چرا که وی یک سیم به سیم های سه تار افزود و به نام سیم مشتاق معروف شد. مشتاق علیشاه در طول روز بر روی پله های مسجد جامع می نشست و آیات قرآن را به همراه صوت موثر سه تا و با دل و جان تلاوت می کرد.
از این رو بعد از مدتی مریدان زیادی جذب وی شدند که پرآوازه ترین آنها محمدتقی کرمانی، معروف به مظفر علیشاه. و از مخالفان سرسخت دروایش بود. هرگز با آنها نشست و برخاست نمیکرد و حتی مانع از ارتباط دیگران با دروایش می شده است.
مقبره مشتاق علی شاه کجاست
آدرس گنبد مشتاقیه در کرمان: کرمان، میدان شهدا (میدان مشتاق)؛ به سمت خیابان هفده شهریور.
داستان ملامحمد تقی و مشتاق علی شاه (سرنوشت مشتاق علی شاه)
روزی یکی از بازاریان مجلس روضه خوانی سالانه داشت و علمای شهر دعوت به مجلس وی شدند در این هنگام، مشتاق علیشاه بی خبر وارد مجلس شد ودر زاویه ای مقابل ملا محمدتقی نشست هنگامیکه سفره انداختند ملامحمدتقی و طرفداران وی به پیروی از او دست به سفره دراز نکردند. صاحب مجلس مردی متدین بود ناراحت شد و علت را پرسید و در ضمن اشاره نمود تمام مخارج سفر از کسب حلال و ذره ای ناحق نیست.
ملامحمد تقی ضمن تایید گفته میزبان به مشتاق علیشاه اشاره کرد و گفت که قرار نبود دراویش بر سر این سفره باشد.
مشتاق علیشاه با نگاه نافذ و معنی دار خود چنان تاثیر شگرفی بر محمد تقی گذاشت، گفت «سفره مولاست درویش و غیر درویش ندارد» از سر مجلس بیرون رفت. و ملامحمدتقی به دنبال نگاه نافذ او روانه شد. از آن روز ملا محمد تقی دگرگون و یکی از مریدان خاص مشتاق علیشاه شد.
سرنوشت مشتاق علی شاه
هر اندازه پیروان مشتاق علیشاه روز به روز بیشترمیشد به تعداد دشمنان و مخالفان وی که درصدد کشتن مشتاق بودند نیز بیشتر می شد. از آن جمله ملا عبدالله که معتمد شهر و از همه گردنکش تر و خونی تر بود.
ماجرای قتل مشتاق علیشاه، (شهری که خون بهای مشتاق شد).
در روز ۲۷ رمضان ۱۲۰۶ شمسی، هنگامی که ملاعبدالله بر منبر بود مشتاق علیشاه وارد مجلس و در گوشه ای به عبادت مشغول شد. در همین حال، از بالای منبر حکم سنگسار کردن و قتل مشتاق را داد و اولین قدم را خودش برداشت.
یکی از شبستان های مسجد جامع که در آن زمان تل خرفروشان نام داشتند، درویش را در گودال انداختند و او را سنگسار کردند.
یکی دیگر از مریدان مشتاق، به نام جعفر خود را به روی مشتاق انداخت تا از پرتاب سنگ در امان بدارد. اما به جعفر هم رحم نکردند و او را هم کشتند ملامحمدتقی(مظفرعلیشاه) زمانی رسید که کار تمام شده بود و زمانی که آن صحنه را دید گفت: «شهری خون بهای مشتاق است».
داستان گنبد آجری آرامگاه مشتاق علی شاه
یکی از مریدان شاه نعمت الله ولی ماهان، مشتاق علیشاه بوده است. و به دلیل احترام وی به شاه نعمت الله ولی و از نظر درجه علمی و مقام از شاه نعمت الله کوچکتر و کمتر بوده است. این گنبد را به سبک گنبد تَرکین ساخته اند.
زمانی که این گنبد را طراحی می کردند نیت آنها کاشی کاری نبوده است با همین نمای آجر که بودجه کمتر دارد و براحتی طراحی و ساخته می شده است.
تَرکین سبک ساده ای است که در زمان کم، هزینه کم و خیلی به ندرت کاشی کاری میشود.
سایر دیدنی های کرمان در تورهای بانوی کرمانی.
4 پاسخ
حکایت سنگسار مشتاق علیشاه واقعا دردناک بود خیلی ناراحت شدم
سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی گرم شما