لهجه چیست؟ لهجه کرمانی غلیظ با ترجمه واژه ها

تور سه روزه کرمان و لهجه کرمانی غلیظ

عنوان های مقاله :

لهجه کرمانی غلیظ با معنی

لهجه کرمانی برگرفته از کتاب «همی کرمون خودمو»

کو وخین بیا ور کرمون یه چن رو بمون،

لطفا به کرمان بیا و چند روز بمون.

تو در کرمان نیابی جز محبت…

بخشی از ای کِتابِه، دِ دَستی تقدیم می­کنم بِه تِمام عزیزانم، بِه تِمام هَمشَری­یام، خودِ بِه تِمام هَم کشوِری­یام.

دِدَستی تقدیم می­کنم بِه تمام اونایی که بِه­ای کِتاب دَستی رِسوندَن. اِلایی که یِه دَستِ پایی بِستونَن!

همراهی با بانوی کرمانی در تورهای یک روزه کرمان (۰۹۱۳۶۱۲۵۴۶۶).

کرمان کجا بریم

در جواب سوالی که نمیدونی چی باید بگی، میگویند چوم و یا رانمیبرم. چوم یعنی چه؟

کلوت شهداد کجاست؟ چوم=رانمیبرم.

چوم به کرمانی (رانمیبرم)، نمیدانم.

اطلاعات در مورد دره راگه رفسنجان (کلیک کنید).

لهجه چیست؟

لهجه به گونه‌ای از زبان یا گویش گفته می‌شود که در یک منطقه جغرافیایی خاص یا در میان یک گروه از مردم با تفاوت‌هایی در تلفظ، واژگان، و گاهی نیز دستور زبان استفاده می‌شود. این تفاوت‌ها معمولاً به دلیل تأثیرات تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، یا فرهنگی به وجود می‌آیند. لهجه‌ها در واقع زیرشاخه‌هایی از یک زبان بزرگ‌تر هستند که می‌توانند بر اساس منطقه یا حتی طبقه اجتماعی متفاوت باشند.

به طور کلی، لهجه‌ها از نظر ساختار کلی زبان با هم تفاوت زیادی ندارند و افراد با لهجه‌های مختلف معمولاً می‌توانند یکدیگر را درک کنند، اما ممکن است در برخی واژه‌ها، تلفظ‌ها و یا اصطلاحات تفاوت‌هایی وجود داشته باشد.

بعنوان مثال:
– فارسی تهران با فارسی مشهد، شیراز، یا کرمان تفاوت‌هایی در تلفظ و برخی واژگان دارد، اما همچنان همه این لهجه‌ها زیرمجموعه زبان فارسی هستند و افراد با لهجه‌های مختلف می‌توانند به راحتی با هم صحبت کنند.

لهجه‌ها به غنای زبانی و فرهنگی یک کشور یا منطقه می‌افزایند و نشان‌دهنده تنوع زبانی هستند.

گلچینی از واژه ها و جملات به لهجه کرمانی

دورِ دَستِت، کو وَخی ای قابِه یِه آبی بِزَن وَر توش، بِلِتِش تِه مدُبَخ.

لطفاً بلند شو این دیس را آب بکش، بگذار در آشپزخانه.

لهجه به انگلیسی

“لهجه” در انگلیسی به معنی (accent) ترجمه می‌شود. این واژه به معنای نوع خاصی از تلفظ است که بر اساس منطقه جغرافیایی، کشور، یا حتی گروه‌های اجتماعی مختلف، تفاوت‌هایی در گفتار افراد ایجاد می‌کند.

همچنین، اگر منظور تفاوت‌های گسترده‌تری مانند واژگان و دستور زبان نیز باشد، اصطلاح dialect (گویش) استفاده می‌شود.

  • Accent: برای اشاره به تفاوت در تلفظ.
  • Dialect: برای اشاره به تفاوت‌های تلفظ، واژگان، و ساختار جمله در یک زبان.

بخشی از متن لهجه کرمانی با صدا:

کرمانی ها به چی معروفند؟ لهجه شیرین کرمان.

فِقَ یِه کرمونی می تونِه بیستِ سِ تُ فِلِه، تِه یِه جُمله بِلِه:

دُشتیم می­رفتیم بِریم دیدَم گِرِف نِشِس. گفتم بِل بِرَم بِپرسم بِبینم، می­خوا بیا؟ نِمی­خوا بیا؟ دیدم می­گِه نِمی­خوام بِرم بِگیرم بِخوابم.

فقط یک کرمانی می­تواند بیست و سه فعل را در یک جمله بگنجاند:

داشتیم می­رفتیم بریم دیدم گرفت نشست. گفتم بگذار بروم بپرسم ببینم می­خواهد بیاید؟ نمی­خواهد بیاید؟ دیدم می­گوید نمی­خواهم بیایم، می­خواهم بروم بگیرم بخوابم.

تور کلوت های شهداد و گندم بریان

هسته بر چند نوع هسته؟! هسته هسته کرمونی!

آقا اجازه، هسته بر سه نوع هسته؟ یه نوع هسته هسته که تو میوه هسته مثل هسته ی پرتغال هسته ، یه هسته هسته که تو فیزیک هسته ، مث هسته ی اتم هسته، یه هسته هم هسته که مردا میگن نیسته اما هسته که خیلی ریز هسته که اونو بشکنی دو نوع هسته هسته یکی الکترون هسته و یکی پروتن هسته در مجموع فکر میکنم پنجاه شصد نوع هسته هسته.

یِه پارا دَست پیش می­گیرن، که پَس نیُفتَن.
بعضی­ها خیلی با سیاست و زرنگی رفتار می­کنند.

بِه قربونِ او وَختا که رو لِباسی می­کِردیم وَر بِرامون، می­رفتیم تِه مَرِسِه زند. چِقَ خوب بود.

چه خوب بود آن زمانی که روپوش می­پوشیدیم، و به دبستان زند می­رفتیم. یادش به خیر.

دیدنی های بیابان لوت شهداد(دره زبان مار کویر لوت شهداد ، کلیک کنید).

لهجه کرمونی (یک هویته، برای خودش زبان جدا و شاخصی محسوب میشود).

بَچا شِما چِقَ بِه هم دارَن؟

بچه های شما چند سال تفاوت سنی دارند؟

ای دِشِکا یِه تویَن، رِوالاشونَم یِه تویَن.

این تشک ها یک اندازه هستند، ملحفه­شان هم یک اندازه هستند.

میبا ماستا، شیرا، خودِ مَسکا رِه بِلیم تِه ماس دون تِه باریکِه.

باید ماست­ها، شیرها و کره­ها را در ماست دانی که در راهرو است بگذاریم.

ای دٍ تا هٍش تٍه شون، باجی بٍ هًم نٍمی دًن. هر دٍتاشون اً سٍر هًمًن.

این دو نفر هیچ فرقی با هم ندارند، یعنی هیچ بهتر یا بدتری بر هم ندارند.

ما صٍبا پًسین وًر اٌماچو، تٍ خونٍ آ مًن تقی اینا ییم. 

ما فردا عصر برای آش اماج، در خانهً آقای محمد تقی دعوت هستیم. 

یِه پار مِمونا وَختی وَر می­خِزَن بِرَن بِه خوناشون، تازه رُو خونه تارُف تِکِ پَرک کِردِناشون خودِ صابخونه سَر وا می­کُنه.

بعضی مهمان­ها وقتی بلند می­شوند بروند خانه، تازه تعارف و درد دلشان با صاحب­خانه روی حیاط شروع می­شود.

ما او سِر بَندی، یِه تاکسی باری کِرا کِردیم، یِه گُریزویی زِدیم وَر را بیدخون.

ما آن زمان یک وانت بار کرایه کردیم، رفتیم به بیدخون.

اَی تِه گِردو قوزی، مِنَم سوزِنِ جِوال دوزَم.

من در هر حال حریف تو هستم. (اگر تو گردوی کج و معوجی هستی، من هم چون سوزن سر خمیده­ای هستم، می­توانم مغزت را بیرون بیاورم).

چَن تِه نوت خودِ چارپَن قِرون، گُذُشتَم تِه کیسِه پیرِنَم، پیچیدِمِش تِه سارُق.چند اسکناس و چهار پنج ریال، گذاشتم در جیب پیراهنم و آن را در بقچه گذاشتم.

تِک تِلا تِه، وَر چی ایجِه هَنچی قِطارو جِلالو کِردی؟

وسایلت را برای چی این جا این طوری ردیف کرده­ای؟

اگر میخوای در مورد ارگ قدیم بم کرمان بدونی (جاهای دیدنی بم، اینجا کلیک کنید).

تورهای کرمانگردی

جملات اصیل کرمونی در لهجه کرمانی غلیظ

وِختی بِه ای دُختو می­گی ایقَ شِرتَن شورتی مَباش، وَر پِر قِباش وَر می­خوره.

وقتی به این دختره می­گویی این قدر سر به هوا نباش، ناراحت می­شود.

تِک تِلاتِه وَر چی ایجِه هَنچی قِطارو جِلالو کِردی؟

وسایلت را برای چی این جا این طور ردیف کرده­ای؟

ایقَ جیم جِرَق مَکُن، وَرجکیدم.

این قدر سر و صدا نکن، ترسیدم.

یِه اَشکو آبِ دِگِه­یی تِه ای شِلِه زَردا بِریزِن، اَبَس شیرینَن وام زَد نِمیخوام دِگه بخورم.

یک کم آب دیگر به این شله زردها اضافه کنید، از بس شیرین­اند زده شدم و دیگر نمیخواهم بخورم.

اَی مَ بِه مُخت لِندِرِ، بیعارِ خوابویِ وخو رَفتِه، گُذُشتِه بودَم، مُریکا تِمام نِخودا بِرِشتِه رِه نِهور کِردِه بودَن.

اگر من به این تنبل، بی­حرکت، خواب­آلود اعتماد کرده بودم، مورچه­ها تمام نخودچی­ها را پنهان کرده بودند.

آبشارهای استان کرمان، و سایر جاهای دیدنی رابر (آبشار ابسر رابر استان، کلیک کنید).

اگر تا اینجای مقاله از اصطلاحات کرمانی خوشت اومده نظرتو در پایان مقاله به بانوی کرمانی بگو «راه ببره» یعنی بدونه.

آشنایی با معروف ترین رستوران های کرمان، کلیک کنید. 

وَر کِسی بِمیر که وَشِت تَب کُنِه.

برای کسی کار بزرگی انجام بده، که برایت کار کوچکی انجام داده باشد.

نَنجان سِکینه نِنجانِ خالجان صُغرام، هر وَخ اُماچو می­پُختَن، توش سَلمِه، مُکو، پیچو، مُتکی خودِ کِرومَم می­کِردَن. چِقَ خوشمزه می­شد. خدا نَنجان سِکینه رِه بیامُرزاتِشون. نور اَقَبرِشون بِبارِه.

ننه جان سکینه مادربزرگ خاله صغری، هر وقت آش اماج می­پختند، در آن سبزی­های خودرو و کرو هم اضافه می­کردند. چقدر خوشمزه می­شد. روح ننه جان سکینه شاد باد

تَختِ پُشتَم ایقَ درد می­کُنِه، اَدَرد می­خوا دِپَرک بِشِه.

پشتم به قدری درد دارد که حس می­کنم دارد از هم جدا می­شود.

تِه وَرچی ناخُشی؟ پِشِه لِغِتِت زِدِه یا اَ دیوالِ دِشَک اُفتادی وِتَک؟

چرا تظاهر به مریضی می­کنی؟ پشه تو را له کرده یا از دیوار تشک زمین خورده­ای؟

چند اصطلاح از لهجه کرمانی

بَچِ گربو چِقَ خوشکل خوابیده، چار چِلِنگِشه کِرده وَر هوا.

بچه گربه چقدر قشنگ خوابیده است. چهار دست و پایش رفته بالا.

مَ تِسقو تِسقو جَم کِردَم، ای جونَم مَرگ شِدِه تِمام جودون مُودونِه صاف کِرد. وِشِش گُفتم تِه هَنو کَرکی، تِه مَم به کُرتِ خودِت می­چِری.

من ذره ذره پس انداز کردم، این نفرین شده تمام آنها را خرج کرد. من به او گفتم تو هنوزخام و بی­تجربه­ای، تو هم پستی و بلندی­های زندگی خودت را خواهی دید.

مالِتِه سِف بگیر، همسایِه تِه دُز مَکن.

از وسایلت خوب نگه­داری کن، تا همسایه­ات را متهم به دزدی نکنی.

نِبادا دِواسَر اَز اَسَر، دَس جَبرا زِمونه غَمباد بِگیرِن.

مبادا دوباره از اول بخاطر ناراحتی­های زندگی، تیروئیدتان پر کار شود.

شِبا تِه خواب اَ بَس دِندون کُروچه می­رَم، آریکام می­خوان اَ دَرد کَنِده بِشَن.

شب­ها در خواب از بس دندان قروچه می­روم، آرواره هایم از درد بیداد می­کنند.

تور میمند و دره راگه رفسنجان
تور میمند و دره راگه رفسنجان

کوُ ای نِخودا بِرِشتِه رِه وَر مَ، تِه جوغَن پَر کُتِشون بُکن.

لطفا این نخودچی­ها را برای من، در هاون نیم­کوب کن.

در لحجه کرمانی: مَ نَه  اَرزِنی بِه آفتاب دارَم، نَه دَعوایی خُودِ چِغوکا.

من بحثی با کسی ندارم (من ارزنی در آفتاب ندارم که گنجشک­ها آن­ها را بخورند و من دعوایشان کنم).

تورهای طبیعت گردی کرمان را با بانوی کرمانی و لهجه کرمانی تجربه کنید؛

ضرب المثل کرمانی با معنی

اً همه زیر تغارویه، اً ما وًر سر منارویه (تغارو یعنی ظرفی برای کشک سابیدن).

(ما هر کار میکنیم همه متوجه میشن، همه هر کار میکنند هیچکس متوجه نمیشود).

مرغا همه بیخ کت توخ میکنن، مرغا دم کت،

همه معنی ضرب المثل بالا میباشد. 

قربون خدا بی تقصیر، گربه ته چاه میرقصید.

این ضرب المثل برای آدمایی که پٌز میدند در حالیکه هیچی ندارند. (آدمی که الکی کلاس میگذاره).

سنگ مفت، چغو کم مفت. (چغوک = گنجشک).

تور یکروزه آبشار کشیت گلباف

اگر فرصتی پیش میاد ازش استفاده کن، نگذار از دستت بره.

ترشبالا به آفتابه میگه دو کٌتو. (ترشبالا=صافی، کت=سوراخ).

کسی که کارهای خودش رو نمیبینه برای دیگران عیب میگذاره.

کٍرپویی اً دیوار ناسال اٌفتید زمین، گٍرٍفتٍمشٍش چٍقالیدٍمٍش پٍرقید.

مارمولکی از نابدون به زمین افتاد، اون رو گرفتم تو دستم فشردم و از هم پاشید.

مارمولک به کرمانی = یعنی کٍرپو.

وًرگلیدی = یعنی تعادل خودت را از دست دادی.

وا می سٍرٍنگی در لهجه ی کرمانی= زمانیکه پشت سر کسی صحبت کردی، بعد حاشا میکنی و میگویی من نگفتم. زیر حرف خودت میزنی.

آدم از رو باز میره، نه از در باز.

کسی که از در باز میاد منزلمون، با خوشرویی، عزت، احترام و امید وارد خانه میشود.

نه بشقاب پلو میخواهیم نه کرپو روشه. (کرپو=مارمولک).

کسی که بهت محبت میکنه آخرش برات زهرمار میکنه.

پدر به زبان کرمانی = در بعضی مناطق “بوها”، “باها” صدا میزنند.

منبع: برگرفته از کتاب «هَمی کرمون خودمو»

به قلم: الهام قلیزاده

تفاوت لهجه شیرازی و لهجه کرمان در قربون صدقه رفتن

دردابلات بشم من، دردا بلات ور تو سرم بیایه.

دوستت دارم به لهجه کرمانی یا قربون صدقه کرمونی.

و اما قربون صدقه با لهجه شیرازی: نمک به جونت/جونشان/جونتان. همچنین برای دفع چشم زخم کاربرد دارد.

همچنین  الاهی سَر گَردِت بِشم (بشوم)، الاهی دور سرت بگردم، بلا گردانت شوم. (در قربون صدقه با لهجه شیرازی استفاده میشود).

سفر به کرمان ـ باغ شاهزاده ماهان متعلق به کیست

    مجله سایت بانوی کرمانی :

    دیدگاه ها

    16 پاسخ

    1. سلام ممنون از مقاله بسیار دلنشنی که نوشتید. خیلی جامع و مفید بود چون خیلی دنبال کتاب اصطلاحات کرمانی میگشتم.
      لهجه کرمانی خیلی شیرینه. من از این مقاله بعنوان انشا در مورد لهجه کرمانی توی مدرسه استفاده کردم
      فقط چند تا سوال داشتم راجب کرمان
      یکی اینکه کرمانی ها به چی معروفند؟ و دوم کفتات یعنی چه؟
      و دوم در مورد ضرب المثل کرمونی و یا متن طنز با لهجه کرمانی هم بنویسید.
      من سارا هستم از مازندران

      1. سلام و عرض ادب.
        بسیار خرسندیم از رضایت شما.
        متشکریم که نظر خود را با ما مطرح کردید.
        به روی چشم در اولین فرصت مواردی که اشاره کردید، به مقاله اضافه خواهند شد.
        با احترام، کرمانی به لحجه کرمانی، سوغات و صنایع دستی معروفی که دارند مشهور هستند میتوانید جهت اطلاعات بیشتر به دسته “فروشگاه” مراجعه کنید.
        از جمله صنایع دستی کرمان مس، پته، قالی کرمان و غیره هستند.
        سوال دوم شما، کفتات یعنی چه؟ به لپ های صورت “کفتات” میگویند

      2. سلام عزیزم کرمانی ها به خون گرم بودن و میهمان نوازی معروف هستن کفتات ینی لُپ هات خوشحالم تونستم کمکت کنم

    2. سلام مقاله خیلی خوب و جالبی بود،
      میخواستم اگر امکان داره با صدای خودتون یه متن کوتاه با لهجه کرمانی بگین ممنون میشم واقعا مقاله کاملی بود، کاملتر هم بشه عالیه. مرسی

    3. سلام امیدوارم حال و روزگار شما خوش و عالی باشه.
      بنظرم این مقاله یه مقاله جامعی بود که میشه بعنوان آموزش لهجه کرمانی ازش استفاده کرد.
      مرسی

      1. سلام و عرض ادب.
        کُت نور، یعنی تحفه در مواقع شوخ طبعی به کار می رود. معمولا خطاب به کوچکترین ها. مواقعی که فردی حرص آدمو در میاره در مقابل میشه به وی گفت کُت نور.
        اصل واژه “کُت” یعنی سوراخ، لانه حیوانات و حشرات. کُت موش، کُت زنبور، کُت کفتر(کبوتر)،
        همچنین کُت به همراه کلمه “ور” جملات جالبی هستند مثل “خانه کُت ور کُت” یعنی خانه ای با اتاق های تو در تو.
        گاهی اوقات واژه کُت به شخصیت انسان می پردازد مثل کُت فتنه یعنی معدن فتنه.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    رزرو اقامت در اکوکمپ ستاره کویر ماهان

    10% OFF

    • سفر به عمق کویر لوت شهداد
    • آفرودسواری
    • اقامت اکوکمپ ستاره کویر
    • فولبرد